سایت معتبر سینه ریوو 10 بازیگر برتر تمام دوران را انتخاب کرده است. البته ستارگان مرد. انتخاب به گونه ای است که نمیتوان اعتراضی به آن کرد. هر 10 نفر از اسطوره های مسلم دنیای سینما هستند.
ترکیبی از 5 ستاره مدرن – براندو، پاچینو، نیکلسون، دونیرو و نیومن – و 5 ستاره کلاسیک شامل کری گرانت، جیمز استوارت، همفری بوگارت و هنری فاندا. انتخاب به گونه ای است که نمیتوان اعتراضی به آن کرد. هر 10 نفر از اسطوره های مسلم دنیای سینما هستند.
این سایت در مقدمه این انتخاب یک فهرست 10 نفره دوم را نیز منتشر کرده و نوشته که این 10 نفر نیز شایستگی حضور در هر فهرستی از بزرگ ترین ستاره های تاریخ سینما را دارند که در انتهای مطلب این فهرست نیز آورده شده است.
اسطوره بازیگری. اولین نمونه اعلای مکتب آکتورز استودیو. با اعتماد به نفسی خیره کننده که گاه پهلو به پهلوی خودپسندی میزد. از دهه 40 و 50 با فیلم هایی مثل اتوبوسی به نام هوس، زنده باد زاپاتا و در بارانداز چهره شد و در دهه 70 با پدرخوانده به یک افسانه زنده بدل شد. برخلاف انتظار تعداد فیلم های بزرگش چندان زیاد نیست اما تاثیر موحشی بر نسل بعدی بازیگران گذاشته است. دلمشغولی های سیاسی و اقتصادی اش و میلش به انزوا کارنامه او را به اندازه کافی پبربار نساخته است. اما در همین معدود شاهکارهایش، نبوغ بی نظیر بازیگری اش با تمام وجود احساس میشود.
بهترین فیلم ها: اتوبوسی به نام هوس (1951)، در بارانداز (1954)، پدرخوانده
فیلم های مطرح دیگر: زنده باد زاپاتا (1952)، وحشی (1953)، شیرهای جوان (1958)، آخرین تانگو در پاریس (1973).
در دهه 70 بهترین بازیگر دنیا بود. یک نیویورکی متوسط القامت با چهره ای خنثی و حتی میشود گفت روشنفکرانه با پدرخوانده چهره شد و با سرپیکو و بعدازظهر سگی و مترسک و پدرخوانده 2 (همگی ساخته شده در نیمه اول دهه 70) شهرتی افسانه ای یافت. از نیمه دوم دهه 80 اسیر مشوربات الکلی شد اما در دهه 90 با فیلم هایی مثل بوی خوش زن و مخمصه، بازگشتی خیره کننده داشت. موفقیت پیاپی فیلم های دوره اخیرش محبوبیت گمشده اش را دوباره احیا کرده است.
بهترین فیلم ها: پدرخوانده (1972)، بعدازظهر سگی (1975)، صورت زخمی(1984)
فیلم های مطرح دیگر: سرپیکو (1972)، پدرخوانده2 (1974)، مخمصه (1995)، نفوذی (1999)
قیافه سمپاتیک او راه را برایش هموار ساخته است. او به هیچ وجه زیبا نیست و حتی بارقه ای شیطانی در چهره اش احساس میشود اما از آن چهره هایی است که نمیتوان چشم ازشان برداشت. در دهه 70 در یک دوره شکوفایی حیرت انگیز کاراکترهایی را ایفا کرد که در هیچ سبک و سیاق بازیگری نمیگنجند و محصول نبوغ غریزی او به عنوان یک بازیگر فوق مدرن بودند. او به عنوان بازیگر از حس همذات پنداری تماشاگر میگریزد و او را به چالش میکشد. حضور او در هر فیلم یعنی سهمیاز جذابیت یک فیلم. او از اواخر دهه 60 تا امروز همیشه یکی از وزنه های هالیوود باقی مانده است.
بهترین فیلم ها: محله چینی ها (1974)، دیوانه از قفس پرید (1975)، تلالو (1980)
فیلم های مطرح: چند قطعه آسان (1971)، پستچی دوبار زنگ میزند (1979)، پتمن (1989)، بهترین شکل ممکن (1996)
این بازیگر محبوب اسکورسیزی (او در 7 فیلم اسکورسیزی بازی کرده است) با بازی در فیلمی از کاپولا شهرت جهانی پیدا کرد. در پدرخوانده 2 و در نقش جوانی های دن کورلئونه. توانایی اش در نمایش خشم کنترل نشده، عصیان های ناگهانی و تلاطم های احساسی او را به بازیگر محبوب اسکورسیزی بدل کرد. چهره ایتالیایی تبار او موجب شد تا به شکل سنتی در نقش گانگسترها ظاهر و مشهور شود. از دهه 90 این پدیده مسلم بازیگری، استعداد کمیک خود را جدی تر گرفت و در مجموعه ای از فیلم های مردم پسند کمدی ظاهر شد (مثل این را تحلیل کن). او یکی از استوانه های بازیگری معاصر است که همچنان توانایی جذب مغناطیسی تماشاگر را داراست اما مدت هاست که نقش مهمیایفا نکرده است.
بهترین فیلم ها: پدرخوانده 2 (1974)، راننده تاکسی (1975)، گاو خشمگین (1980)
فیلم های مطرح: سلطان کمدی (1982)، روزی روزگاری آمریکا (1984)، مخمصه (1995)، کازینو (1996)
در دهه 50 به عنوان جانشین جیمز دین جوانمرگ ظاهر شد. در نقش جوان عترض احساساتی منزوی اما به سرعت نشان داد که توانایی های فراتری از آن بازیگر فقید را در چنته دارد. بدون آن حس خوددلسوزی آزارنده جیمز دین. او به سادگی در نقش هایش میلغزید و به راحتی توانست در قالب کلاسیک بازیگران هالیوود جای بگیرد. او از آن دسته بازیگرانی است که در یادآوری فیلم ها و شخصیت هایی که بازی کرده ناخودآگاه لبخندی بر صورتتان مینشیند. او در دهه 60 ستاره بی رقیب سینمای جهان بود. شهرت او در دهه 70 رو به زوال رفت و در دهه 80 (به رغم بردن یک اسکار) خاموش شد.
بهترین فیلم ها: گربه روی شیروانی داغ (1958)، بیلیاردباز (1961)، لوک خوش دست (1967)
فیلم های مطرح: هاد (1963)، مرد (1966)، بوچ کسیدی و ساندنس کید (1969)، نیش (1973)
او را میتوان عصاره تمام فضائل بازیگری هالیوود دانست. نمایشی از طنز، چهره جذاب، زمان سنجی و توانایی های استاندارد بازیگری. او از ابتدای دهه 30 تا نیمه دهه 60 به مدت 35 سال ستاره مسلم سینما باقی ماند و با مجموعه ای از مشهورترین کارگردانان هالیوود همکاری کرد. شیوه سهل و ممتنع او در بازیگری هرگز در سینما تکرار نشده است. او متخصص بازی در فیلم های کمدی بود اما در نقش های درام نیز جلوه فراموش ناشدنی دارد. تاثیر او بر بازی ستارگانی مثل تام هنکس و جورج کلونی محسوس است. او از آن دسته ستارگانی است که هرگز به اسکار نزدیک هم نشد.
بهترین فیلم ها: نگهداری از بیبی (1938)، بدنام (1946)، شمال از شمالغربی (1959)، معما (1964)
فیلم های مطرح: حقیقت تاسفبار (1938)، فقط فرشته ها بال دارند (1939)، ارسنیک و توری کهنه (1944)، ماجرای به یادماندنی (1957)
مرد نجیب سینما کمی پس از کری گرانت جلوه کرد و یک دهه پس از او از سینما کناره گرفت. این یعنی 40 سال بازی در سینما در بالاترین سطح ممکن. قامت بلند و احساسی را عدم تعادل روحی را به تماشاگر منتقل میساخت که باعث جلب همدلی تماشاگر میشد چهره او به رغم خوشایند بودن هیچ ارتباطی با قهرمان استاندارد آمریکایی نداشت. او ایفاگر نقش مردانی اخلاق گرا، کمی رمانتیک با حسی از طنز و درگیر مشکلات روزمره زندگی بود. ردپای او بر بی شمار شاهکار سینمایی از بزرگترین کارگردانان سینماب ه چشم میخورد و در همه این فیلم ها او کار خودش را به بهترین شکل ممکن انجام داده است.
بهترین فیلم ها: مغازه سرنبش (1940)، چه زندگی شگفتی (1946)، پنجره عقبی (1954)، سرگیجه (1958)
فیلم های مطرح: آقای اسمیت به واشنگتن میرود (1939)، داستان فیلادلفیا (1940)، مهمیز برهنه (1953)، مردی که لیبرتی والانس را کشت (1961)
بوگارت جدا از ظرفیت های بازیگری اش بیشتر به عنوان یک شمایل در سینما حضور دارد. نمایشی عینی از کلبی مسلکی، تلخ اندیشی، وارستگی اخلاقی و در ترکیب با یک زبان گزنده و نیشخندهای ملایم. او در دهه 30 با سینمای گانگلستری شروع کرد اما در دهه 40 در زمان اوج گیری سینمای سیاه به عنوان چهره اصلی این نوع سینما مشهور شد. نمیتوان ارزیابی دقیقی از توانایی های او به عنوان یک بازیگر انجام داد. افسانه پیرامون او چنان با واقعیت ترکیب شده که سخت است بوگارت حقیقی را تشخیص داد. مرگ او در سن 58 سالگی این افسانه را تشدید کرد.
بهترین فیلم ها: شاهین مالت (1941)، کازابلانکا (1942)، خوب ابدی (1946)، در مکانی خلوت (1950)
فیلم های مطرح: سی یرای مرتفع (1940)، داشتن و نداشتن (1944)، گنج های سی یرا مادره (1948)، قایق آفریکن کویین (1951)
گری کوپر از سینمای صامت در مقام یک ستاره شروع کرد و در دهه های 30 و 40 و 50 این مقام را حفظ کرد. در پشت چهره و کاراکتر موقر او نوعی بازیگوشی کودکانه احساس میشد. در صدا و حرکاتش خامی موج میزد اما همه اینها مانع نشد که او در مقام قهرمان نمونه آمریکایی محبوبیت خارق العاده ای نیابد. تا آنجا که طعنه ادبی رومن گاری به افسانه از رنگ و رو رفته آمریکا، نام خداحافظ گری کوپر را بر خود گرفت. از چهره کوپر نوعی سلامت روان نیرومندی و حس نیت تراوش میکرد اما در دهه 50 به شکل متناقضی در بهترین فیلم هایش نوعی نااستواری و اضطراب را به نمایش گذاشت که نشانه ای از کمال دیررس بازیگری او بود.
بهترین فیلم ها: گروهبان یورک (1940)، ماجرای نیمروز (1952)، عشق در بعدازظهر (1957)، مردی از غرب (1958)
فیلم های مطرح: آقای دیدز به شهر میرود (1936)، زنگ ها برای که به صدا درمیآیند (1943)، سرچشمه (1949)
یکی دیگر از بلندقامتانی که در دهه 30 در سینمای آمریکا درخشیدند (گرانت، استوارت، کوپر و جان وین نیز همگی از قدی بالای 185 برخوردار بودند) در چره او نوعی رمانتیسیم ویکتوریایی موج میزد اما به سرعت نشان داد که در عرصه کمدی نیزی بازیگر مطرحی است. فاندا از 1935 بازیگری را آغاز کرد و در سال 1981 در آخرین فیلمش یعنی برکه طلایی ظاهر شد. 46 سال بازی و جالب آنکه برای آخرین فیلمش بالاخره برنده اسکار شد. در این میان از اواخر دهه 40 تا نیمه دهه 50 به شوق بازی در تئاتر سینما را به طور موقت ترک کرد. او یکی از شمایل های وقار عمیق مردانه در سینماست.
بهترین فیلم ها: خوشه های خشم (1940)، لیدی ایو (1941)، کلمنتاین عزیزم (1946)، 12 مرد خشمگین (1958)
فیلم های مطرح: تنها یک بار زندگی میکنی (1937)، آقای لینکلن جوان (1939)، مرد عوضی (1957)، روزی روزگاری در غرب (1969)
فهرست دوم 10 بازیگر بزرگ دیگر
11 – مارچلو ماسترویانی 12 – جان وین 13 – گریگوری پک 14 – اسپنسر تریسی 15 – ژان گابن 16 – برت لنکستر 17 – الک گینس 18 – جیمز دین 19 – تام هنکس 20 – دانیل دی لوییس
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1